کاش در بزم طرب با می نابت بینم،

ساغر لاله به کف مست و خرابت بینم.

ای که گویی تو دگر خواب مرا خواهی دید،

تو بری خواب مرا، در شب خوابت بینم.

رو بتابی ز من و خسته و ناتاب شوم،

تاب آن نیست مرا، بی تب و تابت بینم.

خستة تیر جفایت دل آزردة من،

تشنة مهر توام، تا چو سرابت بینم.

آمدی، زود مرو، سیر ببینم رویت،

خوش ندارم، مه من، که به شتابت بینم.

چه عذاب است، نبینم نفسی روی خوشت،

که گناه است دگر زیر حجابت بینم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها