نقّاش شعر باشم، با خامه خیالم،

سیمای دلکش تو در لوح جان کشیدم.

با آب و رنگ تازه چشمان آبیت را

در چشمه های صاف شعر روان کشیدم.

از مژّه های چشمم یک موقلم بسازم،

با صد خیال رنگین سازم رخت منقّش.

در عقل من نگنجد سیمای دلکش تو،

با خون دل کشیدم عکس ترا چه دلکش.

رخسار صبح سایت همرنگ صبح صادق،

در برگ گل کشیدم لبهای لاله رنگت.

رنگین کمان خورشید همرنگ کرتة تو،

نازکتر از نهال است این قامت قشنگت.

عکس رخت بجویم از چشم اختر شام،

م ترا ز چشم هر سفله رو و بدنام.

عکس تو جا نموده در مردم دو چشمم.

عکس رخت کشم من، قلبت کنم به خود رام.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها